به گزارش خبرگزاری «حوزه»، حضرت آیت الله مکارم شیرازی در سخنانی به شاخصه های سینمای دینی پرداخته اند که به این شرح است: بدیهی است مجموعه عقائد، تاريخ، آداب و رسوم جامعه، ادبيّات و هنر، همان فرهنگ جامعه است،[1]از سوی دیگر تأثير فرهنگ جامعه در پرورش فضائل و رذائل جامعه غیر قابل انکار است، [2] زیرا مقولۀ فرهنگ، مجموعه امورى است كه به روح و فكر انسان، شكل مى دهد و انگيزه اصلى او را به سوى مسائل مختلف، فراهم مى سازد.[3]لذا باید از تمام وسائل سمعى، بصرى، برنامه هاى عملى، قصص، داستانها، ادبيات، شعر و هنر به معنى اصيل و سازنده استفاده كرد تا كلمات حق به دلها راه يابد[4] آن چنان كه دلنشين گردد، حق طلبان ارشاد شوند و نسبت به لجوجان اتمام حجت شود.[5]
در این میان برخی از مسائل ،حساستر از حوزه های دیگر است، به ویژه مقولۀ سینما که با حساسیتهای بسیاری روبهرو هستیم و مطالب و مفاهیم بسیاری وجود دارد که میتواند در قالب سینما جامعه را هدایت یا گمراه کند.[6]
چیستی مفهوم سینمای دینی
پديد آمدن حكومت دينى و صبغه فقهى آن و حاكم شدن فقه و فقيه، مايه نگرش جديد به متون و نصوص دينى شده است، به گونه اى كه سبب گرديده هم راه حلّى در چارچوبه احكام اسلامى براى مسائل مستحدثه اى همانند راديو ، تلويزيون و سینما، فيلم و تئاتر.. از متون دينى به دست آيد و هم در بعضى از فتواهاى قبلى تجديد نظر شود.[7]با این تفاسیر، در صورتى که سینما خالى از امور خلاف شرع باشد، و سبب آموختن مسائل دینی، اجتماعى، تربیتى و اخلاقى شود می توان به آن سینمای دینی اطلاق نمود.[8]
تاثیر فیلم و سینما بر زندگی مردم
در اصل تأثير و رنگ پذيرى از محيط و تکنولوژی در زندگی ، همه مشتركند. اين مطلب طبق موازين عادى و مادّى قابل انكار نيست؛ حتّى بعضى در اين قسمت به اندازه اى افراط كرده اند كه افكار انسان را به طور كلّى، انعكاسى از وضع محيط زندگى مادّى او دانسته اند.[9]
بدیهی است تأثير پذيرى جزء طبيعت انسان و هر موجود مادى ديگر است [10] لذا گاه نگاه کردن به یک فیلم، می تواند افق معرفتی افراد را تغییر داده و تبدیل به عادت نماید.[11]
اینگونه است که اثرگذاری سینما و فیلمها بر زندگی مردم غیر قابل انکار است؛ فیلمها میتوانند در زندگی مردم اثرات زیادی بگذارند و گاهی محرک طلاق، رفاهزدگی و یا زندگی خوب باشند و باید مراقب این اثرات سوء بود.[12]
در تشریح اثرگذاری فراوان صنعت سینما و فیلم باید تأکید نمود؛ با فیلم کارهای بسیاری میشود کرد همانگونه که فیلمی چون فیلم امام علی(ع) آنچنان تاثیرگذاری چشمگیری داشت.[13]
زیبایی شناسی؛ اصل راهبردی در تحقق سینمای دینی
همانگونه که در روايات اسلامى آمده است: « انَّ اللَّهَ جَمِیلٌ یُحِبُّ الْجَمَالَ؛خداوند زيباست و زيبايى را دوست دارد».[14]،[15]لذا علاقه انسان به هنرهاى اصيل و واقعى، زيبايى ها، ذوقيّات و كششى كه در درون روح خود به اين امور حس مى كند، فطری است؛[16] از این رو لذّتى را كه به انسان از يك قطعه شعر جالب، يك صنعت ظريف، يك نقّاشى و یا یک قطعه تصویری ، دست مى دهد، نمى توان با نيازهاى اقتصادى پيوند داد، بلكه به عكس قسمتى از رشته هاى اقتصادى، مولود اين نياز و كشش روحى است و اين خود دليل بر اصالت اين حسّ و تأثير آن در پيدايش بخش عظيمى از پديده هاى هنری است. يك انسان سالم در هر شرايطى با تفاوت هايى اين «انگيزه» را در خود احساس مى كند.[17]
«گلبرت» نويسنده كتاب «مهاجرت افكار»، تحت عنوان دين و هنر چنين مى نويسد:«دين يكى از اساسى ترين منابع احساس هنرى و ابتكار به شمار مى رود، چنان كه هنر نيز يكى از بهترين وسيله هاى ابراز كيفيّت تفكّر دينى است و در سراسر جهان از معابد چين گرفته تا مجسّمه هاى مكزيك هنرمندان، عالى ترين و بهترين نمونه هاى فنّى و هنرى را براى بزرگداشت خدايان به وجود آورده اند»[18].،[19]
با این تفاسیر می توان گفت « زيبايى شناسی » منشأ پيدايش شعر و ادبيات و هنر، به معنى واقعى، است.[20] لذا زيبائيهاى ادبى، شعرى، صنايع ظريفه و هنر به معنى واقعى همه مولود حس زیبایی شناسی است و نمی توان عواقب سوء عدم اشباع صحيح آن را ناديده گرفت.[21]
سینمای دینی؛ ابزاری قدرتمند برای انتقال ارزشها و مفاهیم اسلامی
جامعه اسلامى به معناى واقعى كلمه، جامعه اى فزاينده، گسترش يابنده، زاينده و مولّد است، نه جامعه اى محدود كه فقط در چهار چوب خود قرار گرفته و هيچ پيشرفت و ترقّى ندارد. بر مبنای آموزه های اسلامی ، مسلمانان باید در راه جهانى كردن اسلام كه تنها دين برحق است سعى و تلاش كنند.[22]
طبق سفارش قرآن از تمام ابزار و آلات روز، از جمله سینما باید استفاده کرد و پيام اسلام را به تمام جهان برسانيد.[23]اما در عمل ما چه كرده و چه مى كنيم! و ديگران چه كرده اند![24] آيا اين استفاده كامل و بهينه از وسايل مدرن و پيشرفته روز است؟![25]
سینمای پویا؛ در گرو افزایش تولیدات فیلم های دینی و مذهبی
اسلام دينى است كه با نگاهى جامع به همه ابعاد مادى و معنوى، فردى و اجتماعى انسان، برنامه هنری ، فرهنگی و اقتصادی اش را براى دست يابى به سعادت دنيا و آخرت، ارائه كرده است. در اين آئين كه هماهنگ با زبان فطرت است، تعارضى ميان دنيا و آخرت نيست و دنيا در برابر آخرت قرار ندارد، بلكه آخرت از مسير دنيا مى گذرد..[26]
در نگاه دين تولید با توجه به مسائل ارزشى و معنوى و در يك چارچوب تعريف شده اى مجاز است.[27] در این بین دولت بايد برنامه هاى اساسى و بنيادى و زيربنايى را در جهت گسترش فرهنگ دينى انجام دهد، و مردم بايد دنبال آن را در جهات مختلف بگيرند.[28]البته شيوه ها و روشهاى فعلى انجام فعاليّت هاى دينى كافى نيست.[29] بلکه براى كارايى بيشتر، بايد از اسباب و وسائل موجود در دنياى امروز هم چون صنعت سینما ، با برنامه ريزى صحيح و كار گروهى استفاده كرد.[30]
حال برای رشد و تعالی فرهنگ اسلامی باید افزایش تولید فیلم های ارزشی و مذهبی مورد توجه قرار گیرد به ویژه آنکه اینگونه فیلمها بسیار خوب و تأثیرگذار بوده است.البته در خصوص بررسی محتوای فیلم قبل از تولید، در قم گروههای مختلفی از تاریخ دانان و فقها و حدیث دانان وجود دارند که میتوانند در این امر کمک بسزایی داشته باشند.[31]
چالش نقد پذیری سینماگران
بی تردید امور مذهبی ، فرهنگی و هنری از ظرافت و حساسیتهای خاص برخوردار است.[32] لیکن نقدها باعث رونق دين و رشد فرهنگ و هنر اسلامی خواهد شد. [33]
به عنوان نمونه در جشنواره فیلم فجر فیلمهای ارزشمند و فاخری نیز وجود دارد، اما انتقاداتی نیز به برخی از فیلمهای جشنواره فجر وارد است.[34] لذا باید در صورت بروز اشتباه در این امور، انتقادات را پذیرفت و به اصلاح آن پرداخت.[35]
عفت ورزی؛ لازمۀ ورود زنان به صنعت سینما و فیلم سازی
در قرون اخير به خاطر ماشينى شدن زندگى و توسعه كارگاهها و پيشرفت صنايع سبك و سنگين، پاى زنان به تمام مراكز اجتماع كشيده شد و همه جا با مردان آميختند، اين موضوع به ضميمه كمك مؤثّرى كه سينما و بعضى از وسايل ارتباط جمعى به اين موضوع مى كرد، آن چنان آتش اين غريزه را شعله ور ساخت كه به اصطلاح «سكس» همه جا را تسخير كرد.[36]
لیکن سيل تهاجم فرهنگى غرب نبايد ما را مرعوب سازد، و تصوّر كنيم ما بايد خود و احكام دين خود را بر فرهنگ آنها تطبيق دهيم؛ زيرا فرهنگ غرب گام به گام جوانان را به سوى ابتذال كامل پيش مى برد، و آنها را از درون تهى مى سازد، و به اين ترتيب هر گونه مانع را كه بر سر راه مطامع آنهاست بر مى دارد[37].
«دكتر آلكسيس كارل» فيزيولوژيست و زيست شناس معروف فرانسه مى نويسد:«ارضاى وحشيانه شهوات ممكن است جلب نوعى اهمّيّت كند؛ ولى هيچ چيز غير منطقى تر از يك زندگى به تفريح بگذرد نيست. ؛ بدون ترديد سينما در اين بحران فكرى سهيم است».[38]لذا استفاده از زنان در فیلم سازی اگر از حدود عفّت خارج نشود،[39]و موجب فسادى نباشد[40] اشکالى ندارد.[41]
براستى درد آور است كه در كشورهاى غربى، و غرب زده، و در كشور ما قبل از انقلاب اسلامى، بيشترين اسم و شهرت و آوازه و پول و در آمد و موقعيت براى زنان آلوده و بى بند و بارى بود كه به نام«هنرمند و هنر پيشه»، معروف شده بودند، و هر جا قدم مى نهادند گردانندگان اين محيط آلوده براى آنها سر و دست مى شكستند و قدمشان را خير مقدم مى دانستند! شكر خدا را كه آن بساط بر چيده شد، و زن از صورت ابتذال سابق و موقعيت يك عروسك فرنگى و كالاى بى ارزش در آمد و شخصيت خود را باز يافت، حجاب بر خود پوشيد اما بى آنكه منزوى شود و در تمام صحنه هاى مفيد و سازنده اجتماعى حتى در صحنه جنگ با همان حجاب اسلاميش ظاهر شد.[42]
با همۀ این اوصاف باید به متولیان سینمایی کشور گوشزد نمود که از بازيگران بد نام استفاده نکنند و از زنان بدحجاب استفاده نکنند. از خزانه ملت حاتمبخشی به بخشی بازيگران بدنام نکنند. مردم اين کارها را فراموش نخواهند کرد و روزی جواب آن را از آنها خواهند خواست. مسؤولان به جای اين کارها به محرومان برسند. احيای ارزشهای انقلاب به اجازه نمايش فيلمهای بد و مغایر عفت عمومی جامعه نيست.[43]
لزوم نظارت دقیق وزارت ارشاد بر محتوای تولیدات سینمایی
باید اذعان نمود حکومت اسلامی مرکب از جمهوریت و اسلامیت است لذا باید این دو رکن اساسی نظام اسلامی ، در عرصه های مختلف محقق گردد؛[44]از سوی دیگر «مبانى اسلام»، مسائل ضرورى دینى است. خواه در مسائل اعتقادى باشد، مانند توحید و معاد و عصمت انبیا و ائمّه معصومین(علیهم السلام) و امثال آن، و خواه در فروع دین و احکام و قوانین اسلام، و خواه در مسائل اخلاقى و اجتماعى باشد، و هر کارى که سبب تضعیف مبانى فوق، یا ایجاد بدبینى و شکّ و تردید نسبت به آنها شود موجب اخلال در نظام اسلامی خواهد شد. و از آنجا که در نظام جمهوری اسلامی،، اسلامیت حرف اول را می زند لذا نباید مسائل غیر دینی حاکم باشد.[45]
آری نظام اسلامی نیازمند مباحث دینی و اسلامی بوده و در تحقق این مهم وظیفه وزارت ارشاد سنگین است.[46]زیرا اسلامیت نظام باید از سوی وزارت ارشاد تأمین شود.[47]
بی شک وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سوپر مارکتی نیست که همه خوراکیها در آن باشد بلکه حریمها باید با ادبیاتی دوستانه حفظ شده و در راستای صیانت از ارزشها و حدود الهی قاطعانه عمل کرد.[48] بی شک توليد محصولاتى كه زمينه هاى تسلط فرهنگى دشمنان را بر بلاد اسلامى فراهم مى سازد؛ مانند توليد فیلم های مروّج فرهنگ فاسد بيگانه و لوازمی كه موجب تقويت اين فرهنگ شود و ابتذال و بى بند و بارى را براى نسل هاى جوان به ارمغان آورد، از نگاه دين ، امری به شدت مذموم و ناپسندى است.[49]
لذا نظارت بر تولیدات سینمایی از سوی وزارت ارشاد از جمله راهکارهای برون رفت از این چالش کلیدی است است؛[50]این مسأله جزو مسئولیت های سنگینی است که وزارت فرهنگ و ارشاد به عهده دارد و باید توجه ویژه به آنها داشته و از عهده آنها برآید.[51] بدیهی است مطالب زیادی است که می تواند به وسیله سینما جامعه را تحریف و یا هدایت کند، آنها به صورت غیرمحسوس ممکن است لابه لای فیلم جاسازی شده باشد، در این زمینه هم باید خیلی دقت شود و نیاز امروز است. [52]
تبعات و پیامدهای الگوسازی از بازیگران سینما
در خاتمه باید گفت اصولا انسان طالب شخصيت است و براى تحصيل آن تلاش و كوشش مى كند، حال هرگاه نظام ارزشى جامعه شخصيت كاذب و دروغينى را به او تحميل كرد به دنبال همان مى رود.غالب جوانان، جوياى نامند و قهرمانان را دوست دارند. اگر قهرمانان جامعه فى المثل، هنر پيشه ها باشند، جاى تعجب نيست كه جوانان در همه چيز، حتّى لباس و قيافه و طرز راه رفتن، از آنها تقليد كنند و اگر عالمان و دانشمندان از همه محترمتر باشند، سيل جمعيّت به سوى علم و دانش حركت مى كنند.[53]
در حالی که در عصرکنونی وسايل تبليغاتى دشمن كه از مجهزترين وسايل تبليغاتى جهان است در اين جهت به كار گرفته شده كه عقايد اسلامى را در افكارمسلمين مخصوصا نسل جوان ويران سازند؛ آنها در اين راه از هر وسيله و حتى برخی بازيگران سينما استفاده مى كنند و اين حقيقت را مكتوم نمى دارند که هدف آنها ويرانى افكار و بى علاقه ساختن جوانان نسبت به مفاخر آيين و سنتشان است.![54]
[1] اخلاق در قرآن ؛ ج 1 ؛ ص185.
[2] همان.
[3] همان.
[4] تفسير نمونه ؛ ج 11 ؛ ص37.
[5] همان.
[6] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی؛8/6/1396.
[7] دائرة المعارف فقه مقارن ؛ ج 1 ؛ ص281.
[8] استفتاءات جديد ؛ ج 3 ؛ ص599.
[9] آفريدگار جهان ؛ ص172.
[10] پيام قرآن ؛ ج 8 ؛ ص338.
[11] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛28/6/1390.
[12] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی؛30/10/1395.
[13] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار رئیس سازمان سینمایی؛2/12/1392.
[14] وسائلالشیعه، ج5، ص6 .
[15] پاسخ به پرسشهاى مذهبى ؛ ص41.
[16] پيدايش مذاهب ؛ ص262.
[17] همان.
[18] ر.ک:« هجرة الافكار» ترجمه شفيق اسعد فريق، ص 39- 69.
[19] پيدايش مذاهب ؛ ص274.
[20] پنجاه درس اصول عقائد براى جوانان ؛ ص34.
[21] اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقين)، ج 1، ص: 306.
[22] مثالهاى زيباى قرآن، ج 2، ص: 219.
[23] همان.
[24] همان.
[25] همان.
[26] دائرة المعارف فقه مقارن ؛ ج 2 ؛ ص47.
[27] همان ؛ ص336.
[28] استفتاءات جديد ؛ ج 3 ؛ ص546.
[29] همان.
[30] همان.
[31] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار رئیس سازمان سینمایی؛2/12/1392.
[32] همان.
[33] وهابيت بر سر دو راهى ؛ ص152.
[34] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار رئیس سازمان سینمایی؛2/12/1392.
[35] همان.
[36] پيدايش مذاهب، ص: 237.
[37] استفتاءات جديد ؛ ج 3 ؛ ص156.
[38] پاسخ به پرسشهاى مذهبى ؛ ص360.
[39] استفتاءات جديد ؛ ج 3 ؛ ص599.
[40] همان ؛ ج 1 ؛ ص535.
[41] همان ؛ ج 3 ؛ ص599.
[42] تفسير نمونه، ج 14، ص: 446.
[43] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛مسجد اعظم قم،13/11/1388.
[44] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی؛8/6/1396.
[45] استفتاءات جديد ؛ ج 3 ؛ ص594.
[46] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی؛8/6/1396.
[47] همان.
[48] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی؛30/10/1395.
[49] دائرة المعارف فقه مقارن ؛ ج 2 ؛ ص335.
[50] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛مسجد اعظم قم،15/2/1389.
[51] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی؛30/10/1395.
[52] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی؛8/6/1396.
[53] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج 2 ؛ ص264.
[54] برگزيده تفسير نمونه ؛ ج 1 ؛ ص297.
313/6
نظر شما